واد قهرمانی دانیل – Daniel

واد قهرمانی "Daniel"
واد قهرمانی Daniel یک تمرین سخت و چالشبرانگیز در کراسفیت است که برای بزرگداشت و ادای احترام به سروان دانیل کربتری، قهرمان ارتش ایالات متحده که در حین انجام مأموریت در عراق جان باخت، طراحی شده است. این تمرین قهرمانی با هدف آزمایش قدرت بدنی، استقامت و قدرت ذهنی ورزشکاران در کراسفیت است و به دلیل ترکیب حرکات پرفشار در کنار دویدن، یک تمرین جامع برای کل بدن محسوب میشود.
ساختار تمرین:
واد Daniel از حرکات پول آپ، تراستر و دویدن تشکیل شده و با سرعت بالا و چالش زیادی همراه است. ساختار آن به صورت زیر است:
- 50 پول آپ
- این بخش تمرین شامل ۵۰ تکرار پول آپ است که نیاز به قدرت بالای قسمت بالایی بدن و استقامت عضلات دست و پشت دارد. بسیاری از ورزشکاران ترجیح میدهند این تعداد را به تکرارهای کوچکتر تقسیم کنند تا از فرسودگی عضلانی جلوگیری شود.
- دویدن ۴۰۰ متر
- بلافاصله پس از انجام پول آپها، دویدن با مسافت ۴۰۰ متر به عنوان فرصتی برای کاهش ضربان قلب و آماده شدن برای حرکت بعدی استفاده میشود.
- ۲۱ تراستر با وزن ۴۳ کیلوگرم (۹۵ پوند)
- این تمرین ترکیبی از اسکوات جلو و پرس سرشانه است و نیاز به قدرت و تعادل دارد. با توجه به تعداد زیاد تکرار و وزن مشخص شده، مدیریت انرژی بسیار مهم است.
- دویدن ۸۰۰ متر
- دویدن ۸۰۰ متر در این بخش اصلیترین بخش تمرین است. این مرحله به عنوان یک آزمون استقامت مطرح شده و نیاز به مدیریت تنفس و سرعت دارد.
- ۲۱ تراستر با وزن ۴۳ کیلوگرم (۹۵ پوند)
- پس از دویدن طولانی، انجام تراسترها چالش زیادی برای عضلات خسته ورزشکاران ایجاد میکند. مدیریت انرژی و حفظ فرم در این مرحله بسیار حیاتی است.
- دویدن ۴۰۰ متر
- دویدن دوم ۴۰۰ متر به عنوان یکی از مراحل نهایی تمرین، نیاز به مقاومت و قدرت روحی برای اتمام تمرین دارد.
- ۵۰ پول آپ
- آخرین بخش این تمرین همانند مرحله اول، شامل ۵۰ تکرار پول آپ است. این بخش از تمرین نیازمند استقامت بالایی در دستها و بالاتنه است، زیرا خستگی در این مرحله به اوج میرسد.
نکات کلیدی برای انجام تمرین:
- تقسیمبندی تکرارها: برای کاهش خستگی، تکرارهای پول آپ و تراسترها را میتوان به بخشهای کوچکتر تقسیم کرد.
- مدیریت تنفس: در مراحل دویدن، تنفس را تنظیم کنید تا آماده تمرینات سنگینتر شوید.
- حفظ فرم: با توجه به سنگینی تراسترها و حجم زیاد پول آپها، توجه به فرم صحیح حرکت ضروری است تا از آسیب دیدگی جلوگیری شود.
مطلب مرتیط: واد قهرمانی مورف – Murph
یادبود سرباز گارد ملی اوهایو
در بعدازظهر شانزدهم ژوئن، گروهی حدود دوازده نفره از سربازان گروهان B، گردان دوم، گروه ویژه عملیات ۱۹، با لباس نظامی کامل و مرتب، در یک اتاق زیرزمین کوچک در تشییعخانه Schermesser جمع شده بودند. بالای سر آنها، صدها نفر از دوستان و همرزمانشان برای ادای احترام به یاد دوست و برادرشان، سرگرد کلاس اول دانیل بی. کرابتری، که به تازگی در نبرد کشته شده بود، منتظر نوبت خود بودند. گاهی اوقات، یکی از سربازان برای مدتی کوتاه بیرون میرفت تا با مهمانان معاشرت کند.
سکوت غمانگیز گاهی با خندهای شکسته میشد که به دنبال آن داستانی میآمد، مثل زمانی که دوستشان پای خود را در اولین پرش با نیروهای نخبه، پس از موفقیت در دوره صلاحیت نیروهای ویژه ارتش، شکست.
دوست و همرزم آنها در آن پرش بد فرود آمده بود. در حالی که او با پای شکسته روی زمین دراز کشیده بود، یکی از اعضای واحد، سرگرد کلاس اول دان (به دلیل حساسیت عملیاتهای ویژه، فقط از نام کوچک استفاده میشود)، متوجه شد که مشکلی با دوستش وجود دارد و برای لحظهای حواسش پرت شد.
دان با خنده گفت: "من کوله پشتیام را انداختم و سعی کردم ببینم چه مشکلی برایش پیش آمده. خودم هم خیلی بد فرود آمدم و وقتی به سراغش رفتم، داشت به من میخندید. او هنوز داشت میخندید و لبخند میزد، در حالی که از درد میناليد."
آنها همچنین سرگرد تسلیحات نیروهای ویژه را به خاطر صبر و مهربانیاش به یاد میآوردند.
سرگرد کلاس اول کوین، یکی دیگر از اعضای واحد، پرسید: "میخواهی بدانی دان چه شخصیتی داشت؟"
کوین از ایمیلی گفت که یکی از بسیاری از ایمیلها و تماسهای تلفنی بود که در روزهای گذشته دریافت کرده بود، از یک سرباز جوان که با واحد نیروهای ویژه تمرین کرده بود، اما در نهایت به دوره صلاحیت نرسید. به عنوان یک کارآموز، این سرباز همیشه به سربازان "تاب دار" (صلاحیت یافته نیروهای ویژه)، به ویژه کرابتری، نگاه میکرد.
سرباز جوان نوشت: "او همیشه میایستاد و وقت میگذاشت تا با من صحبت کند، حتی اگر تاب نداشتم. او به سوالاتم پاسخ میداد، صرف نظر از اینکه چقدر احمقانه بودند. این دان بود. او همان چیزی بود که یک سرباز نیروهای ویژه باید باشد."
کرابتری در هشتم ژوئن، زمانی که یک بمب کنار جادهای در کنار خودروی او در حین گشتزنی در نزدیکی ال کوت در شرق مرکزی عراق منفجر شد، کشته شد.
دان گفت: "او در راه یک جلسه بود. او سعی میکرد به روستایی که توسط شورش تهدید میشد کمک کند، سعی میکرد به آنها کمک کند تا خود را ایمن کنند و تهدید را کاهش دهند. او در حال انجام کاری که دوست داشت انجام میداد، جان باخت."
این سرگرد تسلیحات ۳۱ ساله به اندازه هدفی که همیشه برای رسیدن به اهداف شخصی خود داشت، مصمم بود که در عراق تفاوت ایجاد کند. یک سرباز به رژیم تمرینی کرابتری اشاره کرد که او را برای سختیهای دوره صلاحیت نیروهای ویژه آماده میکرد. در آن زمان، او شیفتهای شبانه کار میکرد.
او با تکان دادن سرش گفت: "او وقتی صبح از سر کار برمیگشت، زمانی که قبلاً خسته بود، تمرین میکرد. او یک کوله پشتی ۷۰ پوندی به پشت خود میبست و شروع به دویدن میکرد."
کرابتری شور و شوقی به سلاح داشت که به شغل غیرنظامیاش نیز منتقل میشد، جایی که او به عنوان یک تکتیرانداز برای تیم سلاحهای ویژه و تاکتیکهای (SWAT) پلیس Cuyahoga Falls کار میکرد. او همچنین عضوی از گارد افتخار نیرو بود.
دان گفت: "او واقعاً در آموزش سلاح خوب بود. او وقت میگذاشت تا انواع مختلف سیستمهای سلاح را مطالعه کند."
با استعدادی در تدریس، همراه با آموزش پلیس غیرنظامی خود، کرابتری به ویژه برای ماموریت خود در عراق مناسب بود، جایی که او یک برنامه آموزشی SWAT را برای نیروی پلیس عراق در ال کوت توسعه و اجرا کرد. به عنوان مربی اصلی، او به داوطلبان SWAT در تیراندازی پیشرفته، تکنیکهای رانندگی تهاجمی و دفاعی و تاکتیکهای حمله شهری آموزش داد. او همچنین قبلاً در آموزش نیروهای خارجی دیگر نیز شرکت کرده بود.
دان گفت: "آنها همیشه او را دوست داشتند زیرا او صبور بود. او همیشه وقت میگذاشت تا چیزها را توضیح دهد."
کرابتری و گروه عملیاتی او همچنین به تیم SWAT ال کوت در بیش از ۳۵ ماموریت جنگی کمک کردند که بیش از ۱۰۰ شورشی شناخته شده را به دست آورد.